تهران - تحریریه - حزب کارگزاران سازندگی در تمام دوران انقلاب نقش اصلی را در اداره کشور برعهده داشته و با ایجاد امپراتوری رسانه ای خود را در مقام منتقد وضع موجود شناسانده است.
حزب کارگزاران سازندگی موثرترین جریان حکومتی در تمام دوران انقلاب اسلامی است و می توان این حزب را معمار نظام اجرایی کشور دانست. اگرچه کارگزاران سازندگی در دوران معروف به سازندگی متولد شد، اما مدیران آن از دهه 1360 نظام اجرایی کشور را در قبضه داشته اند.
با پایان جنگ تحمیلی و صعود اکبر هاشمی رفسنجانی به صدر قوه مجریه، ساختار سیاسی کشور دستخوش تغییرات عجیبی گردید. به یکباره کشور ایران که نظام دینی و ضداستکباری داشت؛ همزمان با کشورهای بلوک فروپاشیده کمونیستی و آمریکای لاتین؛ به مجری تمام عیار نسخه های صندوق بین المللی پول و بانک جهانی تبدیل شد.
وعده حزب کارگزاران سازندگی رساندن ایران به یک کشور توسعه یافته با کمک وام خارجی و برنامه های صندوق بین المللی پول و بانک جهانی بود. اما نتیجه چه شد و سرنوشت دولت سازندگی به کجا رسید.
دولت سازندگی با دهها میلیارد دلار استقراض خارجی ناچار به نکول شد و نظام بانکی ایران به طور رسمی اعلام ورشکستگی کرد. واگذاری ها مفسدانه از کار درآمد و شورش های خیابانی منجبر به کشته شدن دهها نفر گردید و عملا کشور را به لبه پرتگاه کشانده شد.
بدنام شدن حزب کارگزاران سازندگی در دورانی بسیار کوتاه باعث شد تا در یک دگردیسی هنرمندانه رحم جناح چپ اجاره شود و با طراحی هنرمندانه انتخابات دوم خرداد 1376 این حزب با پرچم انتقاد از وضع موجود! به دولت سید محمد خاتمی اسباب کشی کند. از آن پس "کارگزاران سازندگی" به عنوانی کم تکرار؛ و "اصلاح طلب" که کنسرسیومی متشکل از احزاب مختلف با محوریت حزب کارگزاران بود به عنوان پرتکرار در ادبیات سیاسی ایران تبدیل گردید.
میراث کارگزاران
میراث حزب کارگزاران را باید در تمام ابعاد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایران پس از انقلاب جستجو کرد. این حزب سلطان بی رقیب تعیین محتوا و تغییر ویترین؛ حتی در تضاد شدید با محتوا؛ در همه زمینه ها است. در منشور نانوشته این حزب؛
- تعدیل اقتصادی را سازندگی
- مکانی برای تخریب فرهنگ را فرهنگسرا
- اشرافیگری محض را مانور اشرافیت
- غارت اموال دولتی را خصوصی سازی
- اختصاصی سازی اموال دولتی را واگذاری به ایثارگران
- تنش زایی را تنش زدایی
- نفتی سازی اقتصاد را توسعه
- امپراتوری بانک های خصوصی را رقابتی سازی بازار پول
- ایجاد بروکراسی کشنده دولتی را مدیریت و برنامه ریزی
- ایجاد انحصار در قدرت سیاسی را اصلاح طلبی
- دیکتاتوری رسانه های زنجیره ای را آزادی مطبوعات
- تمرکزگرایی شدید را محرومیت زدایی
نامگذاری می شود و قلب حقیقت به رویه تمام عیار این حزب در دوران انقلاب تبدیل شده است.
فقط حزب کارگزاران سازندگی است که می تواند در دولت چپ و دولت گرایی موسوی، در دولت راست و بازارگرایی رفسنجانی، در دولت اصلاح گرای خاتمی و در دولت بازارگرای حسن روحانی اقتصاد و سیاست را در قبضه بگیرد و پاسخگوی هیچ چیز هم نباشد.
هیچ بخشی در اقتصاد ایران را نمی توان یافت که حزب کارگزاران سازندگی کنش های بیش از متوسط آن را انحصاری نکرده باشد و این انحصارگرایی همواره به شکل نابود کردن منافع عمومی برای حداکثرسازی منافع حزبی بوده است.
این حزب علیرغم نص صریح قانون اساسی، در مجلس ششم شورای اسلامی باعث ظهور بانک های خصوصی تحت زعامت خود شد و از آن موقع تاکنن حتی اگر دولتی مخالف کارگزاران و مشی کلی آن هم بر سر کار بیاید نمی تواند با امپراتوری بانک های خصوصی مقابله کند.
فقط تردست های این حزب مانند غلامحسین کرباسچی می توانند با فساد گسترده در شهرداری و محکومیت قطعی؛ به یک باره سر از اردوگاه اصلاح طلبی درآورد و یا مانند هدایت ا.. آقایی با هنگامه شهیدی که دارای فرزند بزرگسال بود تحت عنوان دوشیزه به طور پنهانی ازدواج کند، مانند محمدعلی نجفی شهردار اسبق تهران همسرش را با شلیک های متوالی به قتل برساند و مدعی قتل غیرعمد شود و یا مانند بیژن زنگنه صدهامیلیارد دلار خسارت نفتی به کشور وارد کند و عنوان شیخ الوزرا داشته باشد.
این حزب با ایجاد امپراتوری رسانه ای توانسته است علیرغم این کارنامه عجیب از سومدیریت تا فساد و سواستفاده در 40 سال تاریخ انقلاب، از خود چهره ای سفید ساخته و در کنش های اجتماعی مشارکت مستقیم یا در پوشش داشته باشد.
کارنامه دولت حسن روحانی جدیدترین کارنامه حزب کارگزاران سازندگی است و مسئولیت پذیری این حزب درباره امر جاری میزان مسئولیت پذیری این حزب را درباره وقایع گذشته نشان می دهد.
پایان/
نظر شما